ارزیابی اثربخشی رویکردهای شناخت‌گرایی و ساختن‌گرایی بر یادگیری مفاهیم و اصول اتم الفبای مواد مباحث شیمی کتاب علوم تجربی هفتم
کد مقاله : 1037-CHEMCONF7
نویسندگان
زهرا طاهری طلاوری *1، دوست محمد سمیعی پاقلعه2
1دبیر علوم آموزش و پرورش منطقه 3 تهران و دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه تربیت معلم شرافت تهران
2استادیار گروه آموزش شیمی دانشگاه فرهنگیان استان تهران
چکیده مقاله
یادگیری تحت‌تأثیر عوامل متعدد و پیوسته در حال تحول است و انتخاب راهبرد آموزشی مناسب نقش کلیدی در ارتقای آن دارد. هدف این پژوهش، مقایسه اثربخشی دو رویکرد شناخت‌گرایی (الگوی گانیه و بریگز) و ساختن‌گرایی (مدل E5) در یادگیری و یادداری مبحث «اتم، الفبای مواد» علوم تجربی پایه هفتم است. پژوهش از نوع کاربردی و به روش شبه‌آزمایشی با طرح پیش‌آزمون-پس‌آزمون انجام شد. جامعه آماری، دانش‌آموزان دختر مدارس دولتی منطقه ۳ تهران در سال تحصیلی ۱۴۰۴-۱۴۰۳ و نمونه شامل ۶۰ نفر بود که به‌ صورت خوشه‌ای چند مرحله‌ای در دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل تقسیم شدند. ابزار گردآوری داده‌ها آزمون محقق‌ساخته با روایی تأییدشده و پایایی آن بر اساس ضریب همبستگی پیرسون 0.874 میزان پایایی آزمون – بازآزمون در سطح بسیار بالا و معنادار ارزیابی می‌شود. بود. داده‌ها با آمار توصیفی و استنباطی و آزمون t مستقل و وابسته تحلیل شد. یافته‌ها نشان داد در یادگیری مفاهیم، ساختن‌گرایی اثربخشی بیشتری نسبت به شناخت‌گرایی و روش سنتی دارد و بین شناخت‌گرایی و روش سنتی تفاوت معناداری مشاهده نشد. در یادگیری اصول نیز، ساختن‌گرایی اثربخش‌تر از شناخت‌گرایی و شناخت‌گرایی مؤثرتر از روش سنتی بود. نتایج بر ضرورت به‌کارگیری رویکرد ساختن‌گرایی برای آموزش علوم تجربی، به‌ویژه مفاهیم انتزاعی، تأکید دارد.
کلیدواژه ها
ساختن‌گرایی، شناخت‌گرایی، یادگیری، مفاهیم، اصول، علوم تجربی
وضعیت: پذیرفته شده برای ارسال فایل های ارائه پوستر